چکیده:یکی از امتیازات تفسیرتسنیم، توجه ویژه به هدفمندی سورهها و اختصاص فصلی با عنوان «تناسب آیات» در خلال مباحث تفسیری است. آیت الله جوادی آملی با نگاهی ژرف، نظریه وحدت موضوعی سورهها را دنبال کرده و نکات ارزشمندی در حوزههای مختلف، از جمله پیشفرضها، مبانی، اصول و ضوابط نظریه افزوده است.
در این نوشتار دیدگاههای مفسر گرانقدر تفسیر تسنیم در سه زمینه پیشفرضهای نظریه وحدت موضوعی سورهها، اصول تبیین نظریه وحدت موضوعی و روش کشف موضوع اصلی هر سوره بررسی میگردد.
کلید واژهها:وحدت موضوعی سورهها/ تفسیرتسنیم/ آیت الله جوادی آملی
*عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
يكي از بحث هايِ تفسيري كه توجّه قرآنپژوهانِ معاصر را به خود معطوف ساخته، هدفمندي سورههاست. هر چند پيشينه اجماليِ اين نظريّه به سدههاي گذشته برميگردد،1 اما تبيين، ترويج و نقد آن در عصر حاضر رونق يافته است.2 مفسّران معاصر در تفاسير خود كم و بيش در رد، تأييد و تطبيق اين نظريّه بر سورههاي قرآن كريم نكات دقيقي را گزارش كردهاند كه از يك سو افقهاي جديدي را در تفسير قرآن كريم گشوده و از سوي ديگر زواياي پنهان آن را آشكار و بر دامنه بحث به ويژه در حوزه مباني، اصول، ضوابط، روشها و آثار افزوده است. يكي از مفسّراني كه در آثار تفسيري خويش، اين نظريّه را با نگاه ويژهاي دنبال كرده است؛ آيت الله جوادي آملي است. در اين نوشتار سعي خواهيم كرد با بررسي آثار ايشان، پاسخي براي سؤالات زير در حدّ بضاعت علمي خويش فراهم سازيم.
مبانيِ اين نظريّه بر اساس ديدگاه آيت الله جوادي آملي چيست؟ ايشان بر اساس چه اصولي به تبيينِ نظريّه هدفمندي سورهها پرداخته اند؟ روش و شيوه كشفِ هدفِ اصلي هر سوره بر اساس چه مدل و الگويي است؟
بي ترديد هر نظريّهاي بر پايه مبانياي استوار است كه صحت و سقم آن مباني در درستي يا نادرستي نظريّه، تأثير بسزايي دارد. از اين رو، به دست دادنِ هر گونه تجزيه و تحليلي درباره هر نظريّهاي از يك سو و به نقد نشستن و بررسي و داوري آن نظريّه از سوي ديگر، وابسته به موشكافيِ علميِ مبانيِ آن نظريّه در گام نخست و تحقيق در آثارِ آن در گام دوم است. بنابراين مباني، اصول و آثار هر نظريّهاي، سه ضلع مثلثِ داوريِ عالمانه را شكل ميدهد.
نوشتار حاضر به سه بخشِ مباني، تبيين نظريه و نمونهها تقسيم شده است. حال در ادامه به بررسي مباني ميپردازيم.
برخي از مباني نظریه هدفمندي سورهها در آثار مفسران و قرآنپژوهان آمده است3، كه آيت الله جوادي آملي در آثار خود به بعضي از آنها تصريح نكرده اند؛ از اين رو، پذيرش يا عدم پذيرش اين مباني توسط ايشان روشن نيست. اما به دو مبنا يكي توقيفي بودن چينش آيات و ديگري كه به نظر ميرسد از نوآوريهاي ايشان محسوب ميشود، يعني فضاي نزول پرداختهاند كه گزارش مختصري از اين مباني ارائه ميگردد.
يكي از مباني نظریه هدفمندي سورهها، توقيفي بودن چينش آيات قرآن كريم است. به ديگر سخن، هنگامي ميتوانيم از هدفمندي سورهها سخن به ميان بياوريم كه به توقيفي بودن چينش آيات هر سوره معتقد باشيم؛ در غير اين صورت- اعتقاد به اين كه چينش آيات بر اساس دستور شخص پيامبر اكرم(ص)نبوده است- هر گونه استدلالي در مورد دستهبندي آيات سورهها و ارتباط ميان آيات و دستههاي آيات يك سوره و در نتيجه ارائه هدف سوره بر اساس آن استدلالها، با ناكامي مواجه خواهد شد.
آنچه از فحواي گفتهها و نوشتههاي آيت الله جوادي آملي به دست ميآيد اين است كه چينش آيات قرآن كريم در يك سوره وحياني است و چينش آيات فعلي قرآن كريم به دستور پيامبر اكرم(ص)تنظيم شده است، از اين رو بين آيات يك سوره، پيوندي خاص وجود دارد كه بايد در صدد كشف آن برآمد. به بيان ديگر، براي هر سوره حكمت و هدف ويژهاي است كه بر اساس آن رسول مكرّم، آيات را در كنار هم قرار ميداد؛ گر چه آن هدف، پيوند محتوايي نباشد بلكه حكمت و هدف ديگري غير از ارتباط محتوا در كار باشد.
آيت الله جوادي آملي درباره نحوه چينش آيات قرآن كريم نوشتهاند:
«چينش آيات هر سوره و نحوه تنظيم آن به دستور پيامبر(ص)بوده و چنانكه از ابن عباس نقل شده: «وقتي بر پيامبر، وحي نازل ميشد، نويسندگان وحي را احضار ميكرد و به آنان ميفرمود: اين آيات را در كنار فلان آيه از فلان سوره قرار دهيد» و اصحاب پيامبر اكرم(ص)به همان ترتيبي كه آن حضرت تعيين كرده بود قرآن را حفظ و تدريس ميكردند.» (تسنيم، 423-422/6؛ همان، 503/9)
اين نكته نيز شايان توجه است كه مفسران درباره انواع نزول آيات و ارتباط آن با تناسب آيات سوره و هدفمندي سوره اختلاف نظر دارند. در ميان مفسران به آن دسته از آيات كه با يكديگر و در يك مرحله نازل ميشوند، «واحد نزول» گفته ميشود. اگر سورهاي داراي يك واحد نزول باشد، كه اغلب سورههاي قرآن كريم اين گونهاند، راه براي دستيابي به هدف سوره هموارتر است؛ اما هنگامي كه سورهاي داراي دو يا چند واحد نزول باشد، دستيابي به هدف سوره در صورتي امكانپذير است كه نخست به اصل توقيفي بودن چينش آيات معتقد باشيم و در گام بعدي نيز به ارتباط و تناسب ميان آيات با واحدهاي نزولِ متفاوت بپردازيم تا راه براي دستيابي به هدف سوره هموارتر گردد. به نظر ميرسد آيت الله جوادي آملي درباره سورههايي كه داراي دو يا چند واحد نزول هستند، با توجه به پذيرشِ اصل توقيفي بودن چينش آيات درون سوره، به وجود تناسب و ارتباط ميان آيات با واحدهاي نزولِ متفاوت معتقدند و در مواردي به ذكر اين تناسب پرداختهاند؛ اما در برخي موارد نيز از ذكر تناسب و ارتباط ميان اين گونه آيات خودداري كردهاند، با اين وجود، هدف سوره را ذكر كردهاند.
روشن است كه هر متني در جغرافيايِ خاصي شكل ميگيرد كه آن جغرافيا بر تعيين معنايِ آن متن اثرگذار است. حال اگر متني بدون توجه به فضا(ها)ي خود، تفسير شود، تفسير ارائه شده از دايره تفسير درست بيرون است. مفسران قرآن كريم عنايت و اهتمام ويژهاي به تبيين شأن و سبب نزول آيات قرآن نشان دادهاند و اغلب به يك يا دو فضا براي فهم متن قرآن كريم معتقدند، امّا آيت الله جوادي آملي به سه حوزه جغرافيايي براي فهم متن قرآن كريم معتقدند: جوّ نزول، فضاي نزول و شأن نزول. جوّ نزول مربوط به مجموع قرآن كريم است و فضاي نزول مربوط به مجموع يك سوره است كه عبارت است از بررسي اوضاع عمومي، اوصاف مردمي، رخدادها و شرايط ويژهاي كه در مدت نزول يك سوره در حجاز و خارج آن وجود داشته است. به ديگر سخن، در طي مدت نزول يك سوره در محدوده زندگي مسلمانان و جهان خارج حوادثي رخ داده و شرايطي خاص حاكم بوده است. كشف و پردهبرداري از اين رخدادها و شرايط و تبيين آن در آغاز هر يك از سورهها، ترسيم فضاي نزول آن سوره خواهد بود. در فضاي نزول سوره، سخن از تعامل و تعاطي(تأثير دو جانبه) فضاي بيروني با نزول سوره است؛ بدين معنا كه هم فضاي موجود مقتضي نزول سوره بود و هم نزول سوره فضا را دگرگون ساخت. و شأن نزول نيز مربوط به يك يا چند آيه است. آن چه در اين جا با موضوعِ اين پژوهش مرتبط است، فضاي نزول است كه مربوط به مجموع يك سوره است.
آيت الله جوادي آملي، با تأكيد بر اين نكته كه ميان فضاي نزول هر سوره و معارف آن سوره ارتباط تنگاتنگي برقرار است، مي نويسند:
«فضاي نزول هر سوره با معارف آن تأثير و تأثر متقابل و دو جانبه دارد... (تسنيم، 54/2). براي تبيين فضاي نزول سوره كه گاهي متصلاً و زماني منفصلاً و در صورت تقطيع و انفصال، گاهي در كوتاه مدت و زماني در ميان مدت و هنگامي در دراز مدت انجام ميشد، ضمن تحقيق مسائل گونهگون آن مدتِ متصل يا منفصل، ميتوان از يكسو از خطوط كلي و عناصر محوري عصر نزول و از سوي ديگر از جمعبندي شأن نزولهاي مقطعي كمك گرفت. بايد عنايت شود كه يكي از پيامهاي سودمند جوامع الكلم كه به حضرت ختمي(ص)داده شد و آن حضرت با دريافت قرآن كريم خود را واجد آنها معرّفي كرد، جامعنگري درباره عناصر محوري سهگانه مزبور است؛ يعني معارف قرآن مجيد ضمن پاسخ به شأن نزول، خصوصيت فضاي نزول را از نظر دور ندارد، چنانكه در عين رعايت دو عنصر ياد شده، به دردهاي جهاني و مُعضلات عالَمي و رنجهاي عصر نزول تدريجي قرآن كريم نگاه دارد، بنابراين بايد هر آيه از آيات كريم طبق ظرفيتش تفسير شود و سعه صدر مناسب با گستره وحي الهي لحاظ گردد.» (تسنيم، 43/13؛ همان، 236/1؛ همان،38/2)
آشنايي با فضاي نزول هر يك از سوره هاي قرآن كريم، راهگشاي تفسير آيات، تشخيص هدف سوره و تبيين پيوند آيات آن سوره با يكديگر است. همانگونه كه بررسي دقيق مفاهيم آياتِ سوره، راهنماي مناسبي براي حدس به فضاي نزول خواهد بود. بنابراين، هم آگاهي به فضاي نزول از بيرون، شاهد خوبي براي استنباط دقيق مضامين سوره است، و هم اجتهاد كامل از درون، زمينه مساعدي براي حدس فضاي نزول. هدف آنكه، فضاي نزول سوره، مفسّر را در تبيين صحيح مطالب جامع و كلي سوره ياري ميكند.
آيت الله جوادي آملي در آثار خويش، به صورت مستقل در جايي به تبيين اين نظريّه نپرداختهاند، بلكه به صورت پراكنده به زواياي گوناگون آن توجه دادهاند. در اين جا با گزارش و تجزيه و تحليلِ مطالب مربوط به اين نظريّه در آثار بياني و بنانيِ آيت الله جوادي آملي، تصويري از چارچوب نظريّه هدفمندي سورهها از ديدگاه ايشان ارائه خواهيم داد.
آيت الله جوادي آملي همه قرآن كريم را مانند يك جمله ميدانند. همچنان كه واژههاي يك جمله با يكديگر ارتباط لفظي و معنايي دارند، سورههاي قرآن كريم نيز با يكديگر ارتباط لفظي و معنايي دارند. با توجه به فحواي گفتهها و نوشتههاي ايشان، ميتوان همين نكته را به سورههاي قرآن كريم نيز تسري داد. با اين توضيح كه هر سورهاي از قرآن كريم در حكم يك جمله مستقل است. همچنان كه واژههاي يك جمله با يكديگر ارتباط آوايي، صرفي، نحوي، معنايي و ... دارند و براي تأمين يك هدف در كنار يكديگر قرار ميگيرند، آيات يك سوره نيز با يكديگر ارتباط آوايي، لفظي، معنايي، اسلوبي، محتوايي و ... دارند، و براي برجستهسازي جهت سوره و دستيابي به يك هدف در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. از اين رو ميتوان گفت همچنان كه واژههاي يك جمله براي تأمين و رساندن يك هدف خاص در كنار يكديگر با نظم و ارتباط خاصي قرار مي گيرند، آيات يك سوره نيز براي انتقال يك هدف ويژه با نظم و ارتباط خاصي در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. اين مطلب را بيفزاييم كه هر چند آيت الله جوادي آملي مستقيما به جمله بودنِ يك سوره اشاره نكردهاند؛ اما همين كه به جملهبودن قرآن كريم اشاره كردهاند، براي برداشت اين نكته- جملگيِ سوره- از آن بحث- جملگيِ قرآن كريم- كافي است. ايشان در توضيح اين تعبير قرآنشناسانه نوشتهاند:
«تعبير به اينكه همه قرآن مانند يك كلمه، يعني يك جمله و همه ابعاض آن هماهنگ است، از لطيف ترين تعبيرهاي قرآن شناسانه است؛ زيرا گاهي از آیه سورهاي براي تفسير آيه سوره ديگر استفاده ميشود و زماني از آيه يك سوره براي آيه ديگر همان سوره بهرهبرداري مي شود وگاهي از برخي الفاظ يك جمله براي روشن شدن الفاظ ديگر همان جمله استفاده مي شود. پس پيوند مزبور بهترين پيوند است؛ زيرا منسجمترين پيوند بين آيات قرآن كه رقم آنها از شش هزار ميگذرد و مدّت نزول آن از بيست سال افزون است به اين كيفيّت است كه مجموع قرآن به منزله يك جمله است.» (تسنيم، 22-21/3)
آيت الله جوادي آملي معتقد است كه هر سوره، فصلي از فصول قرآن كريم است. به ديگر سخن، قرآن كريم كتابي است كه به فصلهاي گوناگوني تقسيم شده است و بر اساس اين نكته كه هر فصلي به تبيين يك موضوعِ خاصّ ميپردازد و مطالب جمعآوري شده در آن بر محور يك موضوع كليدي استوار است و همان محور و موضوع كليدي سبب همنشيني مطالب گوناگون در يك فصل شده است؛ هر فصلي حاوي يك هدف واحد خواهد بود. آيت الله جوادي جوادي آملي در اين باره نوشتهاند:
«آيات سوره بقره به تدريج نازل شده و بر موضوعات گوناگون مشتمل است و چون هر سوره به منزلة فصلي از فصول قرآن كريم و در نتيجه داراي هدف و پيام واحد است، اين سوره نيز داراي غرض واحد و جامع است.» (تسنيم، 422/6)
آيت الله جوادي جوادي آملي در جايي ديگر به پيوند نهفته ميان آيات يك سوره توجه دادهاند و كشف آن را زمينه براي دستيابي به هدف و پيام سوره دانستهاند:
«بين آيات يك سوره، پيوندي خاصّ وجود دارد كه بايد در صدد كشف آن برآمد. به بيان ديگر، براي هر سوره حكمت و غرض ويژهاي است ... گرچه آن غرض، پيوند محتوايي نباشد بلكه حكمت و غرض ديگري غير از ارتباط محتوا در كار باشد.» (تسنيم، 423-422/6)
پس از تبيين اين نكته كه هر سورهاي داراي يك هدف و جهت اصلي است، نخستين سؤالي كه به ذهن متبادر ميشود اين است كه چگونه و از چه راه و روشي مي توان به آن هدف و جهت واحد دست يافت؟ به ديگر سخن فرايند كشف هدفمندي يك سوره بر اساس چه شيوهاي استوار است؟ مفسّران به اين سؤال، پاسخهاي گوناگوني دادهاند و از روشهاي مختلفي سخن به ميان آوردهاند.
آيت الله جوادي آملي، بر اساس روش جامعنگرانه تفسيريِ خويش، فرايند كشف هدفمندي سوره را در گروِ پيمودن راههاي متعددي برميشمارد كه از برايندِ همه راهها ميتوان به هدف و جهت واحد هر سوره دست يافت. ايشان در اين باره مي نويسند:
«تشخيص خطوط كلي معارف هر سوره و دريافت پيام و هدف آن در گرو پيمودن راههاي زير است:
الف: تعيين مكي يا مدني بودن سوره و بررسي فضاي نزول آن.
ب: بررسي صدر و ذيل سوره؛ چون ذيل سوره از باب «ردّ العَجُز إلي الصدر» به منزله جمعبندي مضامين سوره است.
ج: انسجام و پيوستگي مطالب و آيات سوره.
د: تكرار برخي مطالب در مضامين سوره.
هـ: بررسي غُرَر آيات (آيات برجسته) سوره كه به منزله واسطة العقد آن سوره است.
و: بررسي شأن نزول برخي از آيات و فضاي نزولِ مجموع سوره.
ز: رهنمود احاديث معتبر كه در آگاهي دادن به سير اصليِ معارف سوره وارد شده است. (تسنيم،31/2)
ح: توجه به اسماء الحسنايِ به كار رفته در پايان آيات گوناگون يك سوره.»
برخي از راههاي مذكور به صورت كاربردي در نمونههاي پايان مقاله مورد توجه قرار گرفتهاند، اما به لحاظ اهميت برخي از راههاي بالا، به صورت جداگانه به بررسي آنها پرداختهايم.
يكي از راههايي كه براي كشف هدف سوره مورد استفاده قرار ميگيرد، توجه به اسماءالحسناي به كار رفته در سوره است. هر چند عرفا از ديرباز در آثار و سخنان خود به تفصيل از اسماء الحسني سخن گفتهاند، امّا درباره ارتباط ميان اسماء الحسنايِ سوره و هدف آن به ندرت سخن به ميان آوردهاند. پرداختنِ تفصيلي به اين موضوع در اين گزيده امكانپذير نيست، بنابراين، به اختصار به اشاراتي اكتفا ميكنيم.
مجموعه عالم هستي تجليات اسماء جمال و جلال خداوند است. اين تجليات گاه در قالب كثرت ظهور ميكنند و گاه در قالب وحدت. قسم دوم تنها از طريق تنزّل به جامه كثرت درميآيد. قرآن كريم كه از نوع دوم است، تنها با تنزّل فهمپذير ميشود و بدون تنزّل نه قابل فهم خواهد بود و نه در دسترس قرار خواهد گرفت. به ديگر سخن، اين تجليات يا فرقانياند و يا قرآني. تجليات قرآني تا زماني كه تنزّل نكرده باشند، به لحاظ ويژگيِ وحدتيِ خود، تمام عالم هستي را در درون خويش دارند. از سوي ديگر، اسماء الحسنايِ خداوند به سه قسمِ اسماء ذات، اسماء صفات و اسماء افعال تقسيم ميشوند. تجليات قرآني، مظهر همه اسماءاند و بر «سوره» كه مظهر تجليات همه اسماء خداوند متعال است، صدق ميكند و تجليات فرقاني مظهر اسمي از اسماء الحسنياند كه تبديل به «آيه» ميشوند. حال اگر اين تجليات اسمايي به نحواعتدال ظهور يابند، مظهر همه اسماء الحسني خداوند خواهند بود و اگر به نحو اعتدال ظهور نيابند، مظهر يك اسم از اسماء الحسني خداوندند. البته بايد بيفزاييم كه در اين حالت نيز، مظهر همه اسماء الحسني خداوند خواهند بود اما بالتبع و مظهر يك اسم بالاصاله. يعني يك اسم از اسماء الحسني خداوند بر اين سوره به صورت اصلي حاكم است و بقيه اسماء الحسني خداوند به صورت فرعي در آن تجلي پيدا ميكنند كه در زير سيطره آن اسم حاكم قرار دارند. از اين رو، برخي معتقدند كه سوره «قدر» مظهر اسم «الولي» و سوره «توحيد» مظهر اسم «احد» و سوره «حمد» مظهر اسم «واحد» است. حال با توجه به اين توضيحات به بررسي نظرات حضرت آيت الله آملي مي پردازيم.
آيت الله جوادي آملي معتقد است كه يكي از مهمترين و مطمئنترين راههاي كشف هدف هر سورهاي، بررسي اسماء الحسناي به كار رفته در آن سوره است. براي استفاده از اين روش چند گام بايد پيموده شود. نخست لازم است مضمون هر آيه را به دست آوريم، سپس اسماء الحسناي آن آيه را كشف كنيم. از آن جا كه اسماء الحسناي هر آيهاي ضامن مضمون آن آيه است، قدر مشترك مضمون به دست آمده از آيه را با محك قدر مشترك اسماء الحسناي به كار رفته در آن آيه صيقل دهيم تا به قدر مشترك آيه دست يابيم. همين مراحل را براي سوره نيز طي كنيم. يعني نخست مضمون سوره را به دست آوريم، سپس اسماء الحسناي سوره را نيز مد نظر قرار دهيم. در مرحله بعدي قدر مشترك سوره را با قدر مشترك اسماء الحسناي سوره مطابقت دهيم تا به قدر مشترك سوره دست پيدا كنيم. اين قدر مشترك، همان هدف و جهت سوره خواهد بود.4
آيت الله جوادي آملي در تفسير سوره بقره به صورت كلي به دو نكته درباره اسماء الحسناي سورههاي قرآن كريم اشاره كردهاند:
«يكم. سورههاي قرآن حكيم همانند اسماي حسناي الهي هر يك گذشته از اشتمال بر معارف خاص خود، شامل مطالب سورههاي ديگر نيز هستند. تفاوت سُوَر نظير تمايز اسماي خدا، در ظهور و خفا و سرّ و عَلَن بودن رهآورد آنهاست، از اينرو تلخيص سوره، صَعْب، بلكه مُسْتَصْعَب است. دوم. همانطور كه اسماي الهي از نظر عظيم و اعظم بودن يكسان نيستند، معارف سورههاي قرآني نيز از جهت مهمّ و اهمّ بودن همتاي هم نخواهند بود.» (تسنيم، 747/12)
توجه به اين نكته لازم است كه از نگاه ايشان الفاظي كه كتاب و سنت در بيان اسماي الهي آورده است، اسما،ي حسناي خدا نيست، بلكه اسماء الأسماءند. براي اسماي الهي آثار فراواني ذكر شده است كه مقصود از آن، حقايق عيني از يكسو و مظهر آن حقايق شدن از سوي ديگر است؛ يعني هرگز صرف لفظ يا مفهوم مؤثر نيست تا كسي با اجراي آن لفظ يا تصور آن مفهوم، مشكلي را حل كند.(تسنيم،138/12).
آيت الله جوادي آملي، هر اسمي از اسماي حُسناي الهي را سند كار معيّني برشمردهاند و دليل ذكر اسماي خاصي را در پايان آيه، سند محتوا و مضمون خود آن آيه دانستهاند. بنابراين اگر آيهاي درباره آگاهي خداي سبحان از نهان و آشكار انسان سخن گفت، مشاهده ميكنيم كه در آخر آن آيه، اسماء حسناي متناسب با مضمون آيه يعني(إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيم)به كار رفته است. يا مثلا ذيل آيه 255 سوره بقره، جمله وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ آمده كه مانند همه اسماي حسنايِ آمده در پايان آيات، به منزله تعليل مفاد كلّ آيه است. بيان تعليل در ذيل آيه - يعني اينكه ذيل آيه دليل محتواي آن است- شواهد فراواني دارد؛ مانند اسم «غفور» و «رحيم» در پايان آیه 102 سوره توبه(وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيم)كه دليل دادن توفيق توبه به گنهكاران است.5 نيز بيفزاييم كه اين اختصاصي به پايان آيه ندارد در پايان سوره، آغاز سوره و آغاز آيه نيز همين طور است. گاهي آغاز آيه به اسمي از اسماي حُسناي الهي شروع ميشود كه اين آغاز عهدهدار تبيين محتواي آن آيه است. پس بين اين امور چهارگانه فرقي نيست، يعني يا اول سوره يا آخر سوره، يا اول آيه يا آخر آيه اسمي از اسماي حُسناي الهي ذكر ميشود كه عهدهدار معارف آن سوره يا آن آيه است.
آيت الله جوادي آملي در جاي ديگري به هماهنگي بسم الله هر سوره با محتواي آن سوره اشاره كردهاند و اين نكته را با اسماي به كار رفته در پايان آيات كه با محتواي آيات هماهنگ است، متناظر ساختهاند و نوشتهاند:
«اختلاف معنوي و اشتراك لفظي آيات(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم)از آن روست كه بسم الله هر سوره جزئي از آن سوره و با محتواي آن هماهنگ و به منزله عنوان و تابلو آن سوره است و چون مضامين و معارف سورههاي قرآن با يكديگر متفاوت است، معناي بسم الله نيز در سورهها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجهاي از درجات و شأني از شئون الوهيت خداي سبحان و رحمانيت و رحيميّت او را بازگو ميكند و از اين جهت همانند اسماي خداوند در پايان آيات است كه با محتواي آيات هماهنگ و به منزله برهاني بر محتواي آن است. بر اين اساس، اگر محتواي سورهاي به خوبي تبيين شود، تفسير بسم اللهِ آن سوره نيز روشن خواهد شد. توضيح اين كه، در آيه كريمه(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم)هم سخن از «الله» است كه اسم جامع و اعظم خداي سبحان است و ساير اسماي حسناي الهي را زير پوشش داشته، در هر سوره ظهوري خاصّ دارد و هم سخن از «رحمت رحمانيه» است كه همه صفات خداي سبحان زير پوشش آن است و در هر مظهري با اسمي خاصّ ظهور ميكند؛ در سورههايي كه محتوايي مهرآميز دارد و اوصاف جماليه خداوند را مطرح ميكند، در چهره «جمال» و در سوري كه مضاميني قهرآميز دارد و غضب الهي را بازگو ميكند، در چهره «جلال» تجلّي ميكند و از اين رو برخي گفتهاند: كلمه الرحمن نيز همانند كلمه الله اسم اعظم است. بنابراين، تفسير «بسم الله...» به اختلاف سورهها متفاوت است.» (تسنيم، 291/1)
همان گونه كه پيشتر اشارت رفت، يكي ديگر از راههاي كشف هدفمندي سوره، بررسي آيات غررِ سوره است. به نظر ميرسد آيت الله آملي با الهام از روش تفسيري استاد خود علامه طباطبايي، تنها مفسّري است كه براي كشف هدف سوره به اين مورد توجّه دادهاند. ايشان آيات غرر را كه اغلب آيات توحيدياند، آياتي دانسته كه راهگشاي بسياري از آيات ديگر، بلكه پايه و ميزان عدل و مصباح روشني براي حل پيچيدگيهاي بسياري از احاديثاند.6
وي معتقد است جمعبندي و عصاره اهداف و پيامهاي خُرد هر سوره در آيات غرر آن سوره متبلور است. در هر سورهاي، آياتي كليدي وجود دارد كه بسان خورشيدي بر ديگر آيات آن سوره پرتوافشاني ميكنند و پيوسته جهت و هدف كلي آن سوره را به مخاطب القا ميكنند. به ديگر سخن، خود چونان سورهاي است در درون سورهاي ديگر. آيت الله جوادي آملي در كشف هدف سوره بقره، آل عمران و ... از اين روش بهره جستهاند. ايشان هدف اصلي سوره آل عمران را بر اساس آيات غرر آن- آيات 1و2و18و26و27- ، «توحيد حق و به ويژه توحيد افعالي» دانستهاند و آيات مذكور را كه داراي برجستگي خاصياند، در حكم واسطه العقد اين سوره و تلخيص آيات گذشته برشمردهاند.7
آيت الله جوادي آملي در جاي ديگري در اين باره افزودهاند:
«محتواي آياتي چون(شَهِدَ الله)و(قُلِ اللّهُمَّ مالِكَ المُلك)كه از جايگاهي ويژه برخوردارند، ميتواند خط اصلي حاكم بر اين سوره و به سخن ديگر، هدف سوره را بشناساند، زيرا آيه(شَهِدَ الله)در اين سوره مانند «آيةالكرسي» در سوره «بقره»، در برابر ديگر آيات به خوبي ميتابد و نشان ميدهد كه خط اصلي در اين سوره، بيان توحيد حق، به ويژه توحيد افعالي اوست؛ يعني حضور و ظهور خداي سبحان را در همه امور برميشمرد.» (تسنيم، 549/13)
همچنان كه پيشتر رفت، يكي از راههاي تشخيص هدف و جهت سوره، توجه به فضاي نزول سوره است. گفتيم آيت الله جوادي آملي معتقد است كه ميان فضاي نزول هر سورهاي و معارف آن ارتباط تنگاتنگي برقرار است و نه تنها فضاي نزول سوره بر جهت دهي معارف سوره اثرگذار است، بلكه متقابلا معارف سوره نيز متناسب با فضاي نزول سوره تفسير و تبيين پيدا خواهند كرد. ايشان، با ظرافت منحصر به فرد خويش، به اين نكته در بيان هدف سورههاي قرآن كريم توجه كردهاند. از جمله در ذكر جهت و هدف سوره آل عمران نوشتهاند:
«قلمرو رسالت حضرت ختمي نبوّت(ص)تمام منطقههاي بشر نشين يعني جهاني بود، هر چند رهنمودهاي محلّي، منطقهاي و بين المللي آن حضرت جداگانه تعليم و اجرا ميشود. چنين عنصري در مقطع نزول سورهاي معيّن مانند «آل عمران»، فضاي ويژهاي دارد... هر چند اتحاد، فضيلت خاص انساني است، عنصر محوري آن توحيد است كه در مكه كانون شرك به دست نميآمد؛ يا بسيار ضعيف بود، از اين رو، دعوت آن جامعه به اتحاد دشوار به نظر ميرسيد؛ ليكن در مدينه كه شرك برچيده شد يا رو به سستي و سقوط داشت، رهنمود اتحاد بياثر نبود. تعامل فضاي نزول اين سوره با معارف آن را ميتوان از يكسو در تأسيس كانون وحدت محلي ميان مسلمانان مدينه و دستور به اعتصام همگاني به حبل متين الهي و از سوي ديگر در تشكيل جبهه اتحاد منطقهاي بين امّت اسلامي و نصارا و يهود به باور كردن توحيد و نفي شرك و نپرستيدن جز خدا و نفي رژيم ارباب و رعيتي بررسي كرد و تعامل فرهنگي متقابل را ميتوان در گفتوگو و گفتمان و مناظره و محاجّههاي اين سوره مشاهده كرد.» (تسنيم، 44/13)
آيت الله جوادي آملي در كشف هدف سوره بقره از روش كشف بر اساس انسجام و هماهنگيِ صدر و ذيل سوره بهره جستهاند. در اين سوره، در اوّلين آيات آن سخن از ايمان پرهيزكاران به غيب و كتابهاي آسماني و كفر و انكار كافران و منافقان نسبت به اين حقايق است و در پايان سوره نيز سخن از ايمان رسول و مؤمنان به وحي، فرشتگان و رسولان الهي و عدم تفريق بين مرسلين است.8
ايشان در جاي ديگري بر اساس قاعده «ردّ العَجُز إلي الصدر»، به تبيين هدف سوره ي بقره پرداختهاند و افزودهاند:
«قرآن كريم معمولاً در پايان هر سوره، خلاصه آن را از باب «ردّ العَجُز إلي الصدر» بيان ميكند، از اينرو دو آيه پاياني سوره «بقره»، چكيده و جمعبندي معارف سوره در سه اصلِ ايمان به خدا، باور معاد و قبول علمي و عملي همه كتابهاي آسماني و رسولان الهي است. برخي از مفسّران، آيه را ناظر به آيه قبل ميدانند؛ ولي ضمن حفظ نظم و ارتباط با آيه سابق، پيوند آيه با آيات آغازين سوره روشن است، زيرا در نخستين آيات سوره «بقره» از ايمان به اصول و فروع سخن گفته شد و آيات پاياني مصداق روشن متقيان را كه در صدر بيان شده رسول خدا و همراهان وي ميداند و با مطرح كردن سه اصل ايمان به خدا، پيامبران و كتب آسماني و معاد، به اصل عدل و امامت نيز به طور ضمني ميپردازد، چون اعتقاد به خدا و صفات او باور به عدل را در پي دارد و ايمان واقعي به رسول خدا(ص)مستلزم اعتقاد به امامت عترت طاهرين(ع) است.» (تسنيم، 685/12)
آيت الله جوادي آملي در كشف هدف سوره كهف نيز از همين روش بهره جستهاند. عناصر محوري سوره مباركه «كهف»، اصول دين يعني توحيد، وحي و نبوّت و معاد و خطوط كلّي اخلاق، فقه و حقوق است. صدر و ساقه اين سوره درباره وحي و نبوّت است. اول اين سوره، سخن از وحي است(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَي عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجا) و آخر اين سوره هم جريان وحي است كه آخرين آيه سوره مباركه «كهف» اين است(قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَي إِلَي أَنَّمَا إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ). اين همان ردّ العجز الي الصدر است كه از محسّنات بديعي است.9 بنابراين، ميتوان گفت كه هدف اصلي و جهت محوريِ سوره كهف، وحي و نبوت است.
ايشان در بيان هدف سوره اسراء نيز از اين شيوه استفاده كردهاند و در تفسير آيات پاياني اين سوره (آيات111-110) نوشتهاند:
«بخش پاياني سوره مباركه «اسراء» هم به بخش آغازينش برميگردد و هم عصاره مطالب اين سوره را به همراه دارد. يكي از آن آياتي كه در بخش پاياني قرار گرفته اين آيه است:(قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الأسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلا*وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا) (١١١-110) (تفسير سوره اسراء، 28/8/1386).»
يكي ديگر از راههاي كشف هدف سوره، تكرار هدف به صورت مستقيم يا غير مستقيم- از طريق ذكر لوازم و شئونات- در آيات، بخشها و مضامين سوره است. آيت الله جوادي آملي با توجه به اين نكته در مورد تناسب آيات 182- 178 سوره بقره با هدف اين سوره نوشتهاند:
«... تقوا عنوان عام تربيت قرآني و محورِ مهم سوره بقره است... در آيات 179-178 بيان شد كه قصاصِ جاني، از عوامل تقوا در جامعه اسلامي است. در آيات مورد بحث نيز بيان ميشود كه اهل تقوا در مسئله وصيت و ارث نيز بايد طبق حكم خدا عمل كنند. به دلالت اين آيات، از صفات متّقين، هدايتپذيري از خداي متعالي در موضوع وصيت و ارث است. وصيت بايد بر پايه تقوا و عدل انجام شود...» (تسنيم،209/9)
نويسنده تفسير تسنيم در تبيين نظریه هدفمندي سورهها براي شفافيت بخشيدن به اين نظريه، ضمن برشمردن زواياي ايجابي آن، گاه به ذكر نكاتِسلبي درباره اين نظريه نيز پرداختهاند تا در چارچوب تعريفِ خويش از دو ويژگيِ تعريف- جامعيت و مانعيت- نهايت استفاده را نموده باشند. به عنوان نمونه، ايشان در ردّ اين قول كه حروف مقطعه به منزله خلاصه و هدف اجمالي محتواي سورهاند، آوردهاند:
«در اين صورت بايد ساير سورهها نيز داراي چنين عنواني باشد؛ زيرا كتاب منسجمي مانند قرآن بايد در اين بخش نيز منسجم باشد؛ چنانكه خداي سبحان درباره همگوني همه اجزاي قرآن ميفرمايد: الله نزّل أحسن الحديث كتاباً متشابهاً مثاني.»
هر چند آيت الله جوادي آملي حروف مقطعه را به منزله هدف سوره ندانستهاند(سلبي)، اما از زاویه ديگري(ايجابي) معتقدند كه ميان حروف مقطعه مشترك ميان برخي از سوره هاي قرآن كريم و هدفِ آن سورهها ارتباط برقرار است. در تأييد گفته خويش نيز، به آيات بعد از حروف مقطعه اين سورهها توجه دادهاند كه افزون بر اشتراك حروف مقطعه اين گونه سورهها؛ آيات پس از حروف مقطعه در اين سورهها نيز عين هم و يا بسيار شبيه به هم است. مثلا هفت سوره حواميم كه با «حم» شروع شدهاند، هدف مشتركي دارند. اين شروع مشترك، نشانگر مضمون مشترك و هدف ويژه اي است كه اين سوره ها دارند. سرآغاز اين سورهها، بيان تنزل وحي، دريافت وحي، و محتواي اجمالي وحي است.10 جالب اين جاست كه آيات پس از اين حروف مقطعه با عبارت «تنزيل الكتاب من الله» و يا عبارتهايي نزديك به همين عبارت آغاز شدهاند و يا سورههاي مُصَدَّر به «الر» با «تلك آيات الكتاب» يا الفاظي كه مفيد همين مضمون است شروع ميشود و يا در سورههايي كه با حروف مقطعه «الم» آغاز ميشوند، در آغاز آن «نفي ريب از قرآن» مطرح شده است. بر اساس شواهد مذكور ميتوان حدس زد كه بين حروف مقطعه و مضامين سورههايي كه با حروف مزبور آغاز ميشوند، پيوند خاصي است. يكي ديگر از شواهد اين مدعا اين است كه هر گاه سورهاي داراي حروف مقطعه دو سوره ديگر باشد، جامع محورهاي اصلي محتواي آن دو سوره نيز خواهد بود؛ چنانكه سوره اعراف كه با «المص» آغاز ميشود جامع محتواي سورههايي است كه با «الم» و «ص» آغاز ميشود و يا سوره رعد كه با «المر» آغاز ميشود جامع محتواي سورههايي است كه با «الم» و «الر» شروع ميشود. نتيجه اين كه، حروف مقطعه رموزي ميان خداي سبحان و رسول اكرم(ص)است كه بر اغيار مستور است و فهمهاي عادي را بدان راهي نيست. تنها نكتهاي كه از اين حروف مقطعه براي ما روشن ميشود اين است كه بين حروف مزبور و بين مضامين سوره مُصَدّر به آنها ارتباط خاص است.11
ايشان درباره ارتباط حروف مقطعه و هدف سوره نوشتهاند:
«در ابتداي همه سورههايي كه با حروف مقطعه آغاز ميشود به استثناي سورههاي چهارگانه مريم، عنكبوت، روم و قلم واژه «كتاب» يا «قرآن» آمده است و در آغاز يا متن آنها سخن از وحي و عظمت قرآن است، ليكن با بررسي بيشتر معلوم ميشود كه در آن چهار سوره نيز سخن از وحي و رسالت و قرآن مطرح است. در سوره قلم آياتي مانند(مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُون)(آيه 2) آمده و در سوره مريم، قصّه بسياري از پيامبران، مانند يحيي و عيسي(ع)ذكر شده است. پس محور مطالب سوره مريم نيز نبوت عامه و برخي از نبوتهاي خاصه است؛ چنانكه عصاره مطالب سوره عنكبوت و روم نيز وحي و نبوت و اعجاز است. حاصل اين كه، 29 سورهاي كه حروف مقطعه دارد، از جمله حواميم سبعه و طواسين، در آغاز يا متن آنها سخن از وحي و نبوت و كتاب است و در نتيجه يكي از مطالب مشترك بين سورههاي داراي حروف مقطعه، نبوت و رسالت الهي است.» (تسنيم، 66/2)
اين نكته را نيز بيفزاييم كه حروف مقطعه در راستاي تشخيص هدف سوره، به عنوان ابزار تحديدكننده هدف سوره، مورد استفاده قرار ميگيرند و روشن است كه اين حروف با توجه به ماهيت رمزگونه بودنشان، نقش تعيينكننده در مورد هدف سوره ندارند.
آيت الله جوادي آملي در تفسير گرانسنگ خويش و نيز در درس تفسيري خود در موارد متعددي به تطبيق نظریه هدفمندي سورهها بر سورههاي گوناگون پرداختهاند. توجه به كاربردهاي اين نظريّه در آثار ايشان از يك سو، خوانندگان عزيز را با ديدگاه ايشان درباره اين نظريّه بيشتر آشنا ميسازد و از سوي ديگر، مقايسه نظرات ايشان را با ديدگاههاي ديگر مفسران در خصوص هدفمندي يك سوره امكانپذير ميسازد. و از سوي سوم، زمينه را براي نقد و داوريِ عالمانه فراهم ميسازد. از اين رو در ادامه به گزارش نظرات ايشان درباره هدف و جهت برخي از سورهها ميپردازيم.
هر چند آيت الله جوادي آملي در مورد هدف سوره حمد به دو هدف اشاره كردهاند؛ اما لحن نوشتار روشن ميسازد كه منظور از دو هدفِ مذكور، دو هدف اصليِ سوره نيست، بلكه در حقيقت هر هدفي ناظر به يك بخش از سوره است. با اين توضيح كه سوره حمد، از دو بخش تشكيل شده است: يكي بخش نخست كه ناظر به اظهار بندگي است و ديگري بخش دوم سوره كه ناظر به استعانت است. آيت الله جوادي آملي براي هر بخش يك هدف فرعي ذكر كردهاند كه قابل جمع با يكديگرند. به ديگر سخن، هر دو هدف، دو روي يك سكّه و دو سر يك پيكاناند، يك طرف خداوند است و طرف ديگر بندگان. با اين توضيح ميتوان گفت هدف سوره حمد، تعليم بندگي و استعانت از خداوند است. آيت الله جوادي آملي در اين مورد ميفرمايند:
«با بررسي خطوط كلي معارف سوره حمد و مباحث محوري آن، روشن شد كه هدف اين سوره تعليم وآموزش ادب تحميد و شيوه اظهار بندگي در برابر خداي سبحان است. تعليم شيوه استعانت و طلب هدايت از خداوند و آشنايي به كيفيت پيمودن راه نيز هدف ديگر اين سوره است. (تسنيم،273/1)
چنين به نظر ميرسد كه از جهت حكمت نظري، مضمون خبري آيه مباركه(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين)و از جهت حكمت عملي، مضمون خبري آيه كريمه(إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِين)از غرر آيات سوره حمد محسوب ميشود. (تسنيم، 270/1)
بر اساس حديثي قدسي، سوره مباركه حمد، كه در مقام تعليم ادب تحميد و شيوه اظهار بندگي است، بين خداي سبحان و عبد سالك تقسيم شده است؛ بخش اول آن كه پنج آيه دارد و مشتمل بر حمد و ثناي الهي و خشوع و خضوع در برابر اوست، از آنِ خداست و بخش پاياني سوره كه دو آيه دارد و مشتمل بر دعا و طلب است، سهم عبد سالك است.» (تسنيم، 272-271/1)
آيت الله جوادي ُآملي به صورت مفصل در تفسيرِ بخشهاي گوناگون سوره بقره به بررسي هدف اصلي اين سوره پرداختهاند و نكات بسياري درباره هدف آن نوشتهاند. ايشان در تبيين پيام اصلي اين سوره از تركيب راههاي پيشگفته بهره جستهاند و ديدگاه خود را درباره هدف واحد اين سوره استحكام بخشيدهاند. گاه از تعامل فضاي نزول سوره و هدف آن ياد كردهاند، گاه از طريق برقراري ارتباط ميان صدر و ذيل سوره به هدف آن توجّه دادهاند، در جايي به نقش غرر آيات در ظهور هدف سوره اشاره كردهاند، در جايي ديگر خواننده را از طريق انضمام اهداف فرعيِ بخشهاي سوره به هدف اصلي رهنمون ساختهاند، گاه نيز از راه بررسيِ اسماء الحسناي آيات گوناگون سوره، براي دستيابي به هدف سوره بهره جستهاند. ايشان، نخست سوره را به يك مقدمه و چند فصل و يك خاتمه تقسيم كردهاند تا زمينه براي رصد هدف سوره فراهم شود و سپس به گزارش تناسب فصول با يكديگر در راستاي هدف نهايي سوره همت گماشتهاند. رهاورد اين تلاشها و كوششها، ارائه هوشمندانه هدف سوره است به طوري كه ميتوان گفت هر آیه اين سوره، به زبان بيزباني آن هدف را فرياد ميكند.
آيت الله جوادي آملي درباره هدف سوره بقره نوشتهاند:
«اگر موضوع اصلي در سوره «بقره» تسليم و عبوديت محض نسبت به خداوند و گريز از هواهاي نفساني است، و به بيان ديگر اگر موضوع اصيل اين سوره «هدايت متقين»؛(ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِين)و دعوت به «تقوا» است اين موضوع يك مقدمه، چند فصل و يك خاتمه دارد؛ مقدمه آن، تقسيم مردم به سه گروه پرهيزكاران، كافران و منافقان و ويژگيهاي آنان است. كه بيست آيه آغازين اين سوره را تشكيل ميدهد و خاتمه آن نيز جمعبندي و بيان اجمالي از تفاصيل سوره است كه در دو آيه پاياني اين سوره آمده است.» (تسنيم،424/6)
آيت الله جوادي آملي درباره هدف سوره بقره كه بزرگترين سوره و به لحاظ موضوعاتْ متنوعترين سوره است، به يك هدف كلي اشاره كردهاند و نوشتهاند:
«گرچه آيات اين سوره به تدريج نازل شده و مشتمل بر موضوعات گوناگون است، ولي از آن جا كه هر سوره به منزله فصلي از فصول قرآن كريم و در نتيجه داراي هدف و پيام واحد است، اين سوره نيز داراي غرض واحد و جامعي خواهد بود. هدف واحدي كه ميتوان از مباحث متنوع اين سوره انتزاع كرد اين است كه مقتضاي بندگي خداي سبحان، ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاي آسماني است و بر اين اساس، كافران و منافقان را بر اثر نداشتن ايمان مذمّت ميكند و اهل كتاب را به خاطر بدعتهايشان، از جمله تفرقه در دين خدا و فرق گذاشتن بين پيامبران، ملامت ميكند و احكامي را كه ايمان به آنها مقتضاي اسلام است بيان ميكند.» (تسنيم، 33/2)
آيت الله جوادي آملي پس از گزارش اجمالي تقسيم بندي سوره به ذكر ارتباطات ميان بخشهاي آن ميپردازند و بر اساس هدف سوره يعني دعوت به تقوا و هدايت متقين، ميان آن دسته از آيات كه به اوصاف غير متقين ميپردازند و دسته ديگري از آيات كه به اوصاف متقين ميپردازند، پلي برقرار ميسازند و از رهگذر آن، هدف سوره را استحكام بيشتري ميبخشند.
در مقدمه سوره بقره، انسانها به دو گروه كلي تقسيم شدهاند: متقيان و غيرمتقيان و تنها راه سعادت، حركت در مسير متقيان و خسران و ضلالت در دو كژراهه منافقان و كافران معرفي شده است. سپس با خطاب(يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون)در آيه 21 و با اشاره به شمّهاي از نعمتهاي الهي و تثبيت حقانيت رسول مكرّم و آنچه بر آن حضرت نازل شده از طريق تحدّي و با اشاره به عاقبت سوء انكارها، لجاجتها، پيمانشكنيها و بعضي ديگر از معاصي و اشاره به خاتمت نيكوي ايمان و عمل صالح، بر لزوم پيروي از طريق گروه اوّل - پرهيزكاران- تأكيد ميكند و گويا ميفرمايد: با اين نعمت، كفر و نفاق چرا؟ و اين بخش تا انتهاي آيه 29 ادامه مييابد. از آيه 30 تا انتهاي آيه 39 گويا با مطرح ساختن داستان خلافت، به كرامت انساني و با طرح قصه آدم، به آسيبپذيري انسان و در عين حال بازبودن راه توبه و امكان بازگشت، اشاره دارد و بدين طريق در عين حال كه بر تقوا و لزوم پيمودن راه متقيان تأكيد ميشود خطرها و آسيبهاي اين راه گوشزد ميگردد. از آيه 40 تا انتهاي آيه 123 نمودار روشني از بيتقوايي را در ضمن قصه طولاني و پرفراز و نشيب بنياسرائيل براي پيمانشكنان وطاغيان و بيتقوايان بيان ميدارد و از آيه 124 تا انتهاي آيه 167، مثال روشن و نمودار شفافي براي متقيان و عابدان و راستقامتان در راه حق ذكر ميگردد و در واقع با ذكر اين دو قصه طولاني دو روي سكه اختيار و آزادي كسي كه از جريان خلافت طرفي ميبندد با شفافيت كامل نمايان ميشود؛ قصه بنياسرائيل براي آن روي سكه كه مورد توجه استفهامي فرشتگان بود و با(قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا...)به آن اشارت رفت و قصه ابراهيم و فرزندان پيامبر او براي روي ديگر سكه كه در جواب فرشتگان و با جمله(إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُون)از آن خبر داده شد. به اين ترتيب پيوند مجموعهاي از آيات (124تا 167) با مجموعهاي ديگر از آيات (40 تا 123) كه خطاب يا بنياسرائيل ... در صدر آن واقع شده، روشن ميگردد؛ اولي نمايانگر خط استقامت و عبوديت است و در ضمن آن قصه تقوا و هدايت و توحيد و استواري در راه حق، برجسته ميشود و دومي بيانگر خط انحراف و ضلالت است و در ضمن آن قصه كژيها و بيوفاييها و پيمانشكنيها ظهور و بروز مييابد.12
اين نكته نيز قابل توجه است كه هر چند ايشان به ظاهر به دو هدف، يكي «هدايت متقين و دعوت به تقوا» و ديگري «مقتضاي بندگي خداي سبحان، ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاي آسماني» اشاره كردهاند؛ اما روشن است كه هر دو هدف مذكور در حقيقت در طول يكديگرند. به اين معني كه ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاي آسماني نخستين شرط تقواست و مؤمني كه اين مرحله را پشت سر بنهد، صلاحيت پيدا ميكند كه به متقين بپيوندد و در مسير هدايت ويژه قرار گيرد. بنابراين، هر دو هدف به يك نكته- تقوا و هدايت متقين- اشاره دارند، اما يك هدف به مرتبه نخست و شرط ورود در جرگه متقين اشاره دارد و ديگري به مرتبه نهايي آن يعني هدايت متقين اشاره مي كند.
آيت الله جوادي آملي هدف اصلي سوره آل عمران را بر اساس جمع ميان دو روش كشف هدف سوره - توجه به فضاي نزول و آيات غرر- ، «توحيد حق و به ويژه توحيد افعالي» دانستهاند و نوشتهاند:
«محور اصلي سوره «آل عمران»، با توجّه به فضاي نزول اين سوره و آيات آن، توحيد است و محتواي غرر آيات اين سوره نيز مباحث توحيدي است. اين آيات، افزون بر داشتن فضائل ياد شده، در حكم واسطه العقد اين سوره و داراي برجستگي خاصياند و نشان ميدهند خط اصلي و محوري اين سوره تبيين توحيد حق، به ويژه توحيد افعالي اوست.» (تسنيم، 34/3)
محتواي آياتي چون(شَهِدَ اللَّه) و(قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْك)كه از جايگاهي ويژه برخوردارند، ميتواند خط اصلي حاكم بر اين سوره و به سخن ديگر، هدف سوره را بشناساند، زيرا آيه(شَهِدَ اللَّه)در اين سوره مانند «آيهالكرسي» در سوره «بقره»، در برابر ديگر آيات به خوبي ميتابد و نشان ميدهد كه خط اصلي در اين سوره، بيان توحيد حق، به ويژه توحيد افعالي اوست؛ يعني حضور و ظهور خداي سبحان را در همه امور برميشمرد. (تسنيم، 549/13)
سوره آل عمران در فضاي نازل شد كه از يك سو مسلمانان در حوزه داخلي گرفتار منافقان و نيز سادهلوحاني بودند كه به آنان گوش فراميدادند يا شايعاتي را دامن ميزدند كه از ناحيه دشمنان براي براندازي نظام اسلامي و بياثر كردن دعوت اسلام القا ميشد، و از سوي ديگر در حوزه خارجي نيز با اجماع جهاني و شورش همگاني مشركان و اهل كتاب براي مقابله با اسلامخواهي روبهرو بودند كه از به كارگيري هر نوع امكاناتي براي خاموش كردن نور اسلام دريغ نداشتند. در چنين فضايي و براي اصلاح امور مسلمانان و قطع ريشه فساد داخلي و هجوم خارجي، سوره «آل عمران» نازل شد و همه را به توحيد كلمه و صبر و پايداري فراخواند. با روشن سازيِ فضاي نزولِ سوره آلعمران، هدف اصلي اين سوره كه همان توحيد افعالي است، چهره ميگشايد.
آيت الله جوادي آملي در تاييد هدف مذكور براي سوره آل عمران به سخنان ديگر مفسران نيز استناد ميكنند و از امين الاسلام طبرسي(ره) نقل ميكنند كه بيش از هشتاد آيه ابتدايي سوره درباره ورود هيئتي از نصاراي نجران به مدينه و مناظره آنان با رسول خدا(ص)است كه از سخنان پيامبر(ص)در آن مناظره، محور بودن توحيد در اين سوره روشن ميشود. افزون بر اين، صاحب تفسير مجمع البيان تصريح ميكند كه چون سوره «بقره» با توحيد و ايمان پايان مييابد، سوره «آل عمران» نيز با توحيد و ايمان شروع شده است و باز ذيل آيات 20، 18، 6 و 30 نيز هدف اين سوره را توحيد دانسته است.13
از فحواي سخنان ايشان اين نكته برميآيد كه هدف سوره با همه آيات سوره ارتباط دارد. به ديگر سخن، هدف سوره مانند بندي است كه مرواريدهاي آيات آن سوره را به يكديگر متصل ميسازد و چتر خويش را بر سرهر آيهاي ميگستراند. از اين رو بايد در هر آيهاي به دنبال رنگ و بويي از هدف سوره بود و آيه را در راستاي هدف سوره تفسير كرد. آيت الله جوادي آملي ضمن بحث از تناسب ميان آيات يك سوره و تقسيم سوره به بخشهاي جزئيتر، پيوسته به ارتباط و پيوندِ ميان تناسب و هدف فرعيِ يك بخش از سوره با هدف اصلي مجموع سوره، اشاره ميكنند و هر بخشي را در ارتباط با هدف اصلي، هدفگذاري ميكنند. به عنوان نمونه، هنگامي كه از تناسب ميان آياتِ 26 و 27 سوره آل عمران سخن ميگويند، به تناسب ميان اين دو آيه با پيام كلّ سوره اشاره ميكنند و اين گونه توضيح ميدهند:
«محتواي اين دو آيه با مجموعه پيشين يعني آيات 52 ـ 91 كه ناظر به اهل كتاب، خصوصاً رفتار مغرضانه يهود با اسلام بود، بيارتباط نيست، زيرا دربردارنده تهديد سلب مُلك از آنها و ذليل و خوار كردن آنان تا قيامت است. افزون بر اين، با غرض سوره نيز هماهنگ است، چون غرض سوره فهماندن اين مطلب است كه خدا قائم بر خلق جهان و تدبير آن است، پس او مالك مُلك و عطا كننده خير است و اوست كه هر خير و عزتي را به هر كه بخواهد ميدهد.» (تسنيم،548/13)
آيت الله جوادي آملي در جاي ديگري به خطوط كلي سوره آل عمران اشاره مي كنند و بر اساس فضاي نزول سوره به تبيين هدف آن مي پردازند:
«بعيد نيست اين سوره يكجا نازل شده باشد، زيرا ميان آيات آن پيوند و نظم خاص و هدف واحدي حاكم است. هنگام نزول اين سوره بر پيامبر(ص)مواضع اجتماعي ـ سياسي آن حضرت هنوز به خوبي تثبيت نشده بود، چون ماجراي غزوه احد، مباهله با نصاراي نجران، گزارشي از كار يهود، برانگيختن مسلمانان بر ضد مشركان، دعوت مسلمانان به صبر و توصيه يكديگر به شكيبايي، از مسائلي است كه در اين سوره آمده است و نشان ميدهد همزمان با نزول اين سوره مسلمانان با همه نيروهاي خود گرفتار دفاع از حوزه اسلام بودند. از سويي، يهود و نصارا با فتنهگري پراكندگي و سستي را ميان آنها رواج ميدادند و مسلمانان ميبايست در برابرشان مقاومت مي كردند و با گفتگو و استدلال از عهده القائات مسموم آنان برآيند و از سوي ديگر با مشركان كارزار كنند و زندگي آنها به جنگ و ناامني سپري شود. در اين روزها بود كه آوازه اسلام در همه جا پيچيده و اجماع جهانيِ يهود، نصارا و مشركان بر ضد مسلمانان شكل گرفته بود و در آن سوي مرزها نيز روم و عجم و ... در كمين نشسته بودند. خداي سبحان در اين سوره به مؤمنان حقايق دينشان را يادآور ميشود؛ آييني كه بشر را به سوي آن هدايت فرمود و حقايقي كه مايه پاكدلي و دلگرمي آنان ميگردد و آلودگي شبهات و وسوسههاي شيطاني و نيرنگهاي اهل كتاب را از دلهايشان ميزدايد؛ و نيز براي آنان بيان ميدارد كه خداي سبحان از تدبير ملك خويش غافل نيست و آفريدههايش او را ناتوان نتوانند كرد.» (تسنيم، 38-37/13)
ايشان، آيات 189 و 200 سوره آل عمران را كه از آيات پاياني قرآن كريم محسوب ميشوند، بر اساس فنون بلاغت، خلاصه معارف سوره برشمردهاند و با توجه به فضاي نزول و صدر و ذيل سوره و اسماء الحسنايِ پايان آيه، دوباره بر هدف اين سوره يعني توحيد افعالي تأكيد كردهاند.
همچنان كه پيشتر رفت در سوره مباركه «آل عمران» صحنههايي گوناگون از ناهنجاريهاي اهل كتاب و نيز كارشكنيهاي منافقان ارائه شده است. وجه مشترك همه آن ناهنجاريها و كارشكنيها رويارويي آنها با اساس اسلام و جلوگيري از نشر و گسترش آيين محمدي(ص)بوده است. در اين سوره به مؤمنان اطمينان داده ميشود كه دشمنان اسلام در رويارويي با اسلام و جلوگيري از نشر و گسترش آيين محمدي(ص)كاري از پيش نخواهند برد، چون مالكيت و فرمانروايي آسمانها و زمين از آن خدا و قدرتش بر همه مخلوقات نافذ است.14
در بخش پاياني سوره و پس از بيان رفتارهاي ناپسند، حيلهها، نيرنگها و خباثتهاي اهل كتاب و منافقان درباره اسلام و مسلمانان، گويا جمعبندي مجموعه معارف مطرح شده در سوره را در پيش چشم خوانندگان مينهد و با ذكر دو صفت از صفات الهي، مضامين آيات پيشين را جمعبندي و تعليل ميكند. به ديگر سخن، آیه پاياني سوره آل عمران با مجموع آيات اين سوره ارتباط و پيوند مفهومي دارد و در واقع راه دستيابي به همه معارف سوره است، چون در اين سوره اصول معارف ديني مانند آيات توحيدي (شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا...)و(قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْك)و بسياري از مسائل فروع دين مانند آيات مربوط به وحي و رسالت، آيه مباهله و آيه (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولا مِنْ أَنْفُسِهِمْ ...)و آيات جهاد آمده است، كه لازمه فراگيري آنها داشتن ملكه صبر و استقامت است، از اين رو خداوند در آيه پاياني سوره به صبر، مصابره، مرابطه و تقوا فرمان داده است، بنابراين اين آيه به منزله ارائه راهحل براي نيل به هدف اين سوره است. 15
1- هدف سوره در فهم و تفسير آيات سوره تأثيرگذار است.
2- هر سورهاي داراي يك هدف اصلي است.
3- هدف كشف كردني است و از راه هاي گوناگون ميتوان هدف سوره را كشف كرد.
4- دستيابي به هدف اصلي همه سورههاي قرآن كريم امكان پذير است.
1. زركشي در البرهان في علوم القرآن (37/1) فصل كاملي را به اين موضوع اختصاص داده و سيوطي نيز در الاتقان في علوم القرآن(108/2) به اين موضوع پرداخته است.
2. جهت اطلاع بيشتر ر. ك: مستنصر مير، پيوستگي سوره تحولي در تفسير قرآن در قرن بيستم، ترجمه محمد حسن محمدي مظفر، آينه پژوهش، 108-107، اسفند 1386، 9-2.
3. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. خامهگر، ساختار هندسي سورههاي قرآن.
4. مذاكرات حضوري نگارنده با ايشان.
5. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم،103/12.
6. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم، 34/3.
7. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم، 34-32/13.
8. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم،33/2.
9. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تفسير سوره كهف، جلسه دوم،24/10/1387.
10. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تفسير موضوعي،27/1.
11. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم،99/2.
12. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم،425-424/ 6 نيز همان، 480/8 .
13. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم، 39/13.
14. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم، 591/16 .
15. جهت اطلاع بيشتر ر. ك. تسنيم، 780-771/16.
1- جوادي آملي، عبدالله؛ تسنيم تفسير قرآن كريم، مركز نشر اسراء، قم، جلد يكم تا شانزدهم، سالهاي گوناگون.
2- سايت مؤسسة تحقيقاتي اسراء.